تولید علم یا چرخش علم! مسئله این است!!
*چرخش علم/span>>/>: آموختن علوم جدید و قدیم و تعلیم آن به دیگران.
*تولید علم: آموختن علوم جدید و قدیم و کشف علوم جدیدتر با آنها.
از این دو تعریف تفاوت تولید و چرخش علم معلوم است. کشور ما درگیر این مسئله است که چگونه میتوان از چرخش بیرویهی علم یک فاز بالاتر رفت و جهتی به آن داد که بتوان تولید کرد. تولید علم میتواند به شدت سرمایه آور باشد.کشف روابط جدید فیزیکی و شیمیایی، دستیابی تخصصی به علوم در انحصار کشورهای بخیل، راهیابی به جمع ملل دارای بیماران خارجی، صرفه جویی در واردات علم، سود هنگفت در صادرات علم، استفادهی بهینه از منابع طبیعی، و حتی بالا بردن سطح فرهنگ ملت، کسب عزت در جهان، محبوبیت در بین اقشار مختلف مردم دنیا و ...، از مزیتهای تولید علم است. ولی مضرّات چرخشِ علمِ تنها، دست کمی از عقب نشینی در جنگ رودررو ندارد. کوتاه شدن افقهای علمی، فرار مغزهای ملت،ضررهای پیدرپی واردات علم، متمرکز شدن بودجههای علمی برای چرخش آن، از دست دادن غرور ملی و اعتماد به نفس جوانان و... . چرخش علم، درست است که لازمهی تولید علم است ولی توجه نامتعارف به آن لطمات سنگینی را به بار میآورد. متأسفانه نظام آموزش ما- نگفتیم نظام آموزش و پرورش، چون که با کوتاهی همه، نظام پرورش هنوز شکل نگرفته- دانشآموزان را به جای آشنایی با راههای کنجکاوی، تیزبینی، خلاقیت و نوآوری با روش های پس ختام(!)، طوطی شدن(!) و (...)خوانی، آشنا میکند. اگر بخواهیم از این گرداب علمی خارج شویم، یکی از راههایش، توجه بیشتر به نوع بارآوری دانشآموزان است. باید آنها را خلاق،کنجکاو، جویا، پویا، آگاه، مسئولیت پذیر، پیگیر، متعهد و معتقد پرورش داد. همه، از خود دانشآموز تا مشاوران و دبیران و وزیر و ... گرفته، چارهسازند، پس همه هم مقصرند که تاکنون کاری و آگاهیبخشی نکردند! هزینهای که صرف تشویق دانشجویان به کارهای پژوهشی میشود، یک چندمش اگر در سطوح پایینتر خرج شود بازدهی غیرقابل وصف خواهد داشت. امکانات پژوهشی در سطح مدارس کشور به صورت مُحَقّرانهای پایین است. کسی تقصیری ندارد، چون پژوهش هدفمند برای مدارس مثل تقسیم صفر بر صفر است(!). هنوز دانشگاه ما در این مورد میلنگد، چه رسد به ... . (البته محض اطلاع کسانی که از این مقاله بیش از حد شاد شدند بگوییم که وضع ما نسبت به قبل خیلی بهتر است و کارها در این جهت بسیار بیشتر اما هنوز جا دارد و ضرورت.) ما نیازمند تغییر در روش بارآوری و پرورش خود هستیم. دیگر کودک نیستیم که مادرمان غذا در دهانمان بگذارد! بیایید و سطح کار بر تولید علم را از دانشگاهها به دبیرستانها و راهنماییها بیاورید. در مقطع راهنمایی به جای اینکه ما را مثلا به رشتهی مطلوبمان سوق دهید، استعدادهایمان را کشف کنید. کارتان شده گرفتن آزمون آزمایشی و هوش! در ایران ما کشف استعداد و تواناییهای بالقوهی خدادادی این طور نباید باشد! بال و پر دانشآموزان بسته است! موفقیت را فقط درس خواندنِ صرف، میدانیم در صورتی که کسب علم و فهم و شکوفا کردن استعدادها، شاخصهی سعادت است! دروس تحصیلی ما از بس چرخیدهاند، دیگر هرز شدهاند! با این کار فرصت به روز شدن از ما گرفته میشود! این تنها یک راهکار بود. ادامه دارد... .
ابوالفضل شفیعی